درجستجوی مخاطب بودنم یک عمر گشته ام!
اینک تو را که فرسنگ ها ز من دورتری یافته ام!
اما دریغ!
اما دریغ که این بعد بی رحم مکان
و این حد خشن جغرافیا نمی فهمد
و نمی داند که:
یافتن و دانستن و دوری در یک جا نمی گنجد!
و من نیز این روزها –چون تمام شاعران و
شاعرکان!- «روز خویش را با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده است آغاز می کنم!»
من این روزها –چون حباب که بودنش را از
احاطه آب می گیرد!- بودنم را از گرمای
خیال این محال -که دستم به دست توست!-
می فهمم و چه حس جالبی است درازدحام شهر،
در شلوغی جمع در هیجان جمعیت و در هیاهوی
روزمرگی به موسیقی چشم تو گوش دادن!
دل به یاد تو دادن و یاد را به باد زمانه ندادن!
این روزها سایه پرواز پرنده خیال همه جا را
گرفته است و خیالت در این صحرای تفت بودن،
سایه سار لحظه هایم است!
و من با خیال تو آرام میگیرم ...
و من این روزها در بند حلقه تاب گل
-همانجا که گاف، غرق در پیچش ناز لام
خم می شود!- اسیر شده ام !
آخر گل نام توست ...
امضا: صابر خسروی
24/7/88
*. بخشی از یک دل نوشته نه چندان قدیمی ...
*. یک توضیح واضحات برای تمامی پست های با موضوع
من و تو آن هم این که لزوما مخاطب خاصی ندارد ...
*. قرار بود تا پست دیگری آپ شود اما این نوشته مرا از
آن برحذر داشت ... خواهم نوشت از دوستی!
*. دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
...
*. عکس Storebukkebruse / flickr
درود!
پاسخحذفزیبا بود!
نظر دیگه ای ندارم! اخه خسته ام! ولی خب زیبا بود.
دیگه باید چی بگم؟!! هیچی! اهان می تونم بازم بگم که زیبا بود!!!!
... نقطه به نقطه تا ... نقطه ها می آیند و می روند ... پیش به ..................................
پاسخحذفمن هر چی نظر میدم نمیاد
پاسخحذفشمام به جرگه بی مخاطب نویسان پیوستی؟
به سرکار خانوم زینب گرامی:
پاسخحذفممنون نظر لطف شماست ...
به امیر عزیز:
پاسخحذفنمی پیوندم بودم
ضمنا نوشتم لزوما نیست نه همیشه نیست
به صنوبر عزیز:
پاسخحذفرفیق یه کمی استراحت احتیاج داری فکر کنم
هاهاها
منظورم رو نگرفتی چپه برداشت کردی چون اگر نه جوابش
پاسخحذفها ها ها
بود نه چیزی غیر از این
با سلام
پاسخحذفمدتی است مشتری وبلاگتان شده ام و هر چند روز یک بار مطالبتان را می خوانم و لذت می برم از قلم روان و شیوایتان.معمولا اهل نظر دادن نیستم اما دل نوشته این پستتان انقدر زیبا بود که دلم نیامد .نیایم و ننوسیم.
از شما بابت این نوشته های زیبا تشکر می کنم.
موفق باشید
یا علی مدد
بعد بي رحم زمان!
پاسخحذفزمان بي رحم تر از اونه كه فكرشو مي كردم!
وقتي كه مي خاويم زود بگذره، كش مياد و وقتي كه مي خوايم نگذره سرعتش ميشه مثل برق و باد!
عجب روزگاريه!
راستي دل نوشته تون زيبا بود، خيلي.
:)
هوالخلاق
پاسخحذفابعاد ،
از زمان تا مكان،
چقدر حقير شده اند
زير سايه ي
خيال يار... .
در زير سايه ي خيال يار بدون محدوديت زماني و مكاني زي...
ارادتمند : 3zman
سلام خيلي دلنشين بود
پاسخحذفولي چرا مي خوايد ثابت كنيد پستتون مخاطب خاص
نداره ؟؟؟؟؟
شما هر چي بگيد ما هر طور دلمون بخواد فكر مي كنيم
اينم بعد بي رحم دوستان
سلام صابر خوبی
پاسخحذفنمی دونم چرا این چند وقتهرحس و حال پست گذاشتن ندارم. به وبلاگ بچه ها هم سر نزدم فقط به همین خرابه جناب عالی سر زدم.
اولا این پیت مخاطب خاص داشت(قابل توجه شما عرعر)
دوما به ما چه که تو دلت کجاست مشکل خودته.
سوما همه عالم بالاخره دلشون یه جایی هستش اگه ما بخایم فکر کنیم به اینکه دل هرکی کجاست که باید صبح تاشب روی نقشه جهان دنبال شهر بگردیم.
بز گریم که از بز با حال تر نیست. البته هیچکی به پا زحمت نمی رسه.
امرزو تو فوتبال با قحطی بازیکن رو برو شدیم روز زن در راه بود و عزیزان زن ذلیل رفته بودن به خاک برسرکنی خودشون برسن برای همین 4 به 5 بازی کردیم ای نبودی صابر زدیم لهشون کردیم این زحمت هم سوسک شد در حد ، خودتون حدشون تشخیص بدید دیگه من نمی گم همین بس که بازی 15 -15 تموم شد.
بگذریم که از مسخره کردن زحمت باحال تر در این عالم نیست هر جند که کار خوبی نیست ولی خب چهخ کنیم یه زحمته و به عالم سوتی .
کلی خوش گذشت جاتون خالی شما هم بییاد با هم بشینیم دور هم به این زحمت بخندیم.
شب خوبی داشته باشید خدا نگهدار.
شوخی کردم جدی نگیرید.
دوست دارم آدمایی رو که پی مرض عشق می گردن!
پاسخحذفآی هستی ِ آشنا ...
پاسخحذفای نزدیک تر
آی ای تمام ِ من ...
ای عزیز
...
آی عشق، آآی عشق!!!
ادرکنی
سلام
پاسخحذفببخشید که نمی دونم "دوران تشکیل شاکله انسان" یعنی چی
میشه توضیح بدید؟
ممنون...
پاسخحذف