وقتی که برای جنگ صفین می رفت یا از آن بر میگشت به شهر انبار که الان یکی از شهرهای عراق است و از شهرهای قدیم ایران بوده است رسید. ایرانیان آنجا بودند، عدهای از کدخداها، دهدارها، بزرگان به استقبال خلیفه آمده بودند. به خیال خودشان علی (ع) را جانشین سلاطین ساسانی میدانستند. وقتی که به ایشان رسیدند، در جلوی مرکب امام شروع کردند به دویدن. علی (ع) صدایشان کرد، فرمود: چرا این کار را میکنید؟ گفتند: آقا! این یک احترامی است که ما به بزرگان خودمان، به سلاطین خودمان میگذاریم.
امام (ع) فرمود: نه این کار را نکنید! این کار شما را پست و ذلیل میکند، شما را خوار میکند، چرا خودتان را در مقابل من که خلیفه تان هستم خوار و ذلیل میکنید؟ من هم مانند یکی از شما هستم. تازه، شما با این کارتان به من خوبی نکردید، بلکه بدی کردید، با این کارتان ممکن است یک وقت خدای ناکرده غروری در من پیدا شود و واقعا خودم را برتر از شما حساب کنم ...
این را می گویند یک آزاد مرد، کسی که آزادی معنوی دارد، کسی که ندای قرآن را پذیرفته است : الانعبد الاالله. جز خدا هیچ چیزی را، هیچ کسی را، هیچ قدرتی را، هیچ نیرویی را پرستش نکنیم، نه انسانی را، نه سنگی را، نه حجری را، نه مردی را، نه آسمان را، نه زمین را، نه هوای نفس را، نه خشم را، نه شهوت را، نه حرص و آزا را و نه جناه طلبی را، فقط خدا را بپرستیم. آن وقت او میتواند آزادی معنوی بدهد ...
*. چه شاخص ظریف و دقیقی است برای تشخیص آزادمرد معنوی ...
*. این پست عکس ندارد ... !
×. این سخنرانی در ۴ مهر ۱۳۴۸ شمسی مطابق ۱۳ رجب ۱۳۸۹ قمری در حسینیه ارشاد توسط استاد شهید مرتضی مطهری ایراد شده و متن آن در اولین گفتار از کتاب «گفتارهای معنوی» منتشر شده است.
×. عنوان بر گرفته از حدیثی است از مولاعلی (ع) - عبرت ها چه بسیارند و عبرت گیرندگان چه اندک!