در اقوال باستان آمده است که «گهینوم» نام درهای است در اطراف اورشلیم و در مسیر بیتلحم که قربانگاه اصلی کودکان برای خدای «مولوخ» بوده است و بعدها آتشگاهی ابدی برای تجسم دوزخ
تعابیرش از حد حوصله خارج است؛ از جهنم به توصیف آنجلیکو فرا گرفته و توصیفات آلیگیری در کمدی الهی تا توصیفات متی در انجیل و آیات قرآن؛ اما جهنم آدمی گویی همان لحظات عمیق تنهایی است که خشکت میکند؛ همان لحظههای دوری از هر چه هست؛ گویی همان تعلیق ندانستن آنکه چه باید بکند؛ همان حس گزندهی استیصال! مزمزهی لحظاتی تلخ که انگاری توصیف همان «لَأَكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ» است؛ همان جدایی آدمی حتی از خودش
به قول حضرت حافظ:
حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتی است که از روزگار هجران گفت