۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

یادداشت مطبوعاتی - حباب دات کام و تلنگری برای فعالیت آی تی

حباب دات کام و تلنگری برای فعایت آی تی 
مروری بر تجربه بازار آی تی در امریکا 

----------------------------------------

چاپ شده در روزنامه ی بهار - پنجشنبه 29 فروردین 
لینک دائم مطلب (+)
فایل پی دی اف صفحه (+)



این روزها اغلب شرکت‌های خدماتی و تولیدی، همچنین فروشندگان محصولات مختلف با رشد فزاینده‌ای به سمت توسعه‌ کسب و کار خود و ایجاد وب‌سایتی جهت اطلاع‌رسانی یا فروش محصولات و خدمات خود سوق پیدا کرده‌اند. در کنار آن، با توجه به موانع ورود به بازار کار، اولین گزینه‌ اغلب افرادی که قصد راه‌‌اندازی کسب و کار جدید خود را دارند، ایجاد یک کسب و کار اینترنتی است. جلوه‌ این امر را می‌توان در مکالمات روزمره‌ اغلب این افراد دید. حتی با گذری کوتاه در دانشکده‌های کارآفرینی، به عنوان مرکز اصلی آموزش ایجاد کسب و کار، نیز این پدیده به راحتی هم در میان مکالمات دانشجویان و هم سر کلاس‌ها توسط استادان، قابل مشاهده است. آمارها نیز نشان از رشد روزافزون بازار اینترنتی در ایران دارد. چندی پیش مسئول ثبت دامنه‌های اینترنتی در مصاحبه‌ای از رتبه‌ چهارم ایران در ثبت دامنه‌ ملی اینترنتی خبر داد؛ دامنه‌هایی که اغلب برای سودآوری مالی تاسیس شده‌اند. همچنین بنا بر آخرین آمار مرکز توسعه‌ تجارت الکترونیکی، بیش از شش‌هزار فروشگاه برای دریافت نشان اعتماد تشکیل پرونده داده‌اند. از طرفی درآمد بالای بسیاری از سایت‌ها و فروشگاه‌ها نیز از عوامل مشوق روی آوردن افراد به این نوع کسب و کار است؛ برای مثال تنها برای تبلیغی با ابعاد کوچک در گوشه‌ صفحه‌ اول یکی از این سایت‌ها در ماه، باید چیزی حدود شش‌‌میلیون تومان هزینه صرف کرد. همچنین با توجه به بازار کار ایران، سرمایه‌ اولیه برای ایجاد چنین کسب و کاری در قیاس با انواع دیگر کسب و کارها بسیار ناچیز است. مبهم بودن قوانین مالیاتی و حسابرسی برای این شرکت‌ها نیز باعث شده است تا افراد علاقه زیادی به آن پیدا کنند. همه این‌ها باعث شده است تا رونق کسب و کار اینترنتی در ایران روز به روز بیشتر شود. در این میانه، رصد بازارهای دیگر کشورها و استفاده از تجربیات آنان بسیار سودمند خواهد بود. یکی از تجربه‌های خوب در زمینه‌ کسب و کارهای اینترنتی، بررسی روند بازارهای آمریکا در سالیان گذشته است. با رصد بازار اینترنتی در آمریکا نکته‌ قابل توجه، پیدایش حباب دات کام در سال‌های 1995 تا 2000 در این کشور است. مروری بر این تجربه می‌تواند بسیار راه‌گشا باشد. 
در اوایل دهه‌ 90 میلادی آرام‌آرام شرکت‌های آمریکایی به سمت استفاده از اینترنت پیش رفتند. به مرور رشد ارزش سهام شرکت‌های اینترنتی و رایانه‌ای و رونق نام‌هایی همچون دل، اینتل و مایکروسافت در بازار بورس آمریکا و پیشرفت چشمگیر سهام آن‌ها باعث شد تا دیگر شرکت‌ها نیز با ایجاد دامنه‌ای اینترنتی (اغلب دامنه‌ دات کام)، به امید افزایش قیمت سهامشان، دست زنند. این امید به ثمر نشست و ناگهان بازار بورس آمریکا تحت‌تاثیر کسب و کارهای اینترنتی قرار گرفت. تصور همه‌ فعالان بازار به این سمت بود که آینده از آن بازار اینترنتی است. شاید در آن دوران مدعیان شکست چنین بازاری بیش از یک دیوانه لقب نمی‌گرفتند. این پیشرفت هنگفت تا جایی ادامه داشت که مدیران عامل بسیاری از این شرکت‌ها دست به ادعاهای بزرگ زدند، برای مثال جان هریس، مدیرعامل پیسدو دات کام، در سخنرانی خود گفت: مرد جوانی آمده است که سلطان رسانه‌ها خواهد شد، من برای بیرون کردن سی بی‌اس از گردونه‌ تجارت می‌جنگم یا یانکوفسکی، مدیرعامل پالم دات کام، در جایی اظهار داشت: کاری که واکمن برای موسیقی و موبایل برای شبکه‌ ارتباطات کرد، پالم برای دنیای داده‌های بی‌سیم انجام خواهد داد. اما به ناگاه در سال 2000 رشد پرشتاب سهام شرکت‌های اینترنتی به یکباره متوقف شد و شاخص NASDAQ با افت بسیار شدیدی مواجه شد. افت بیش از 8/4‌میلیاردی بازار اینترنت در دو سال ابتدایی قرن جدید، باعث شد تا بسیاری از شرکت‌ها مجبور به تعطیلی یا واگذاری فعالیت‌های خود شوند. ترکیدن حباب ایجاد‌شده‌ ناشی از خوش‌بینی به آینده‌ بازار اینترنت باعث شد تا رونق دات کام به بمب دات کام تغییر پیدا کند؛ هر چند آن‌ها که باقی ماندند، همچون آمازون، ای‌بی و گوگل، به غول‌های تجارت بدل شدند. 
حال با توجه به نرخ رشد کسب و کارهای مبتنی بر اینترنت در ایران، باید خوش‌بینی مفرط از آینده‌ این بازار را بدل به واقعیت‌های موجود کرد و با واقع‌بینی دست به ایجاد و توسعه این کسب و کارها زد.





*. دیگر یادداشت های مطبوعاتی (+)

۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

۱۳۹۲ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

یادداشت مطبوعاتی - کمی رویای فرویدی!

اندوه ماندگاری فراموشی 
کمی رویای فرویدی
---------------------------

چاپ شده در روزنامه بهار مورخ (+)
پی دی اف صفحه (+)



در این روزهای آغازین سال، که جیب‌های خالی و فشار اقتصادی روز به روز سایه شوم خود را بر زندگی همه ما بیشتر و بیشتر می‌کند، ما و آدم‌های دور و برمان برای آن‌که زیر بار این فشار کمر خم نکنیم، اغلب می‌نشینیم و به روزهای خوب گذشته فکر می‌کنیم؛ غرق خاطرات خوب گذشته، چند دقیقه‌ای و گاه حتی ساعت‌ها سفر می‌کنیم به تاریخ گذشته بودن خویش. به عبارت دیگر اغلب آدم‌ها در رنج اکنونشان تصمیم می‌گیرند به فرار. فرار؛ از واقعیت تلخ امروز و گذر به اعماق دیروزهای رفته و تورق خاطرات خاک‌خورده نوشته‌شده بر جریده عالم بودنشان. فرار به گذشته برای بقا و این‌گونه است که می‌بینیم بیشتر ما، مدام در گذشته‌مان سیر می‌کنیم و روزهای خوش و ناخوش گذشته را به یاد می‌آوریم و با آن‌ها می‌گرییم و می‌خندیم. «یادش به خیر با فلانی رفته بودیم سفر...»، «قدیما خیلی همدیگر رو می‌دیدیم»، «یادته دوران مدرسه رو؟ چه دوران خوبی بود»، «فلانی یادته بچگی‌ها چه شیطونی‌هایی می‌کردیم...»، «جوانی کجایی که یادت به خیر»، «دیگه از ما که گذشته...»؛ این‌ها مکالمات آشنای این روزهای ما خاصه در دید و بازدیدهای عید بوده و هست. مایی که به یاد روزهای خوب و خوش گذشته مدام در خود فرو می‌رویم و فرو می‌رویم، در گذشته سیر می‌کنیم و در گذشته می‌مانیم و در گذشته زندگی می‌کنیم اما باید یادمان باشد که خاطره‌ها قرار است صرفا روزهای خوبی را به یادمان بیاورند که... که!؟ درست نکته همین جاست. 
اما پیش از آن‌که به چرایی این پرسش بپردازیم باید متذکر شد که این پدیده تنها مختص به این مرز و بوم هم نمی‌شود. در دیگر جوامع نیز به دلیل سرعت بی‌حد و حصر زندگی، مدام ذهن افراد در‌گیر و‌ دار کارهای گذشته و مانده و نکرده یا برنامه‌های آتی و جبرانی و مسائلی از این دست است. دگرگونی عمیق جامعه صنعت‌زده غرب و افزایش بهره‌وری تولید به عنوان هدفی که هر وسیله‌ای را توجیه می‌کند، باعث شده است تا معمول شدن ساعت در فرآیند کار به عنوان یکی از نمادهای اصلی این روزگار بدل شود؛ همانی که جی هابز بام از آن با عنوان پیدایش جبر ساعت در زندگی روزمره انسان‌ها نام می‌برد. در این سراسیمگی زندگی روزمره بشر، ذهن‌های ما همواره با انبوهی از مشکلات، احساسات گیج‌کننده و استرس سر و کار دارد و آن‌قدر پریشان‌خاطر می‌شویم که دیگر در اکنون بودنمان زیست نمی‌کنیم. اخیرا در گزارشی از هاروارد آمده است که به طور میانگین ذهن ما 47‌درصد از مواقع غرق در افکار است. به عبارت دیگر نیمی از زندگانی‌مان را در تشویش افکار گم می‌شویم و این تراژدی عظیم با ذکر این نکته تکمیل می‌شود که دلیل اصلی ناخرسندی‌هایمان نیز همین مطلب است زیرا در چنین شرایطی اغلب آن‌قدر غرق در خاطره‌های گذشته می‌شویم که هر دم و بازدممان را مقایسه می‌کنیم با گذشته‌ها و خاطرات و آن وقت از «اکنون بودن» خودمان هم شرمگین می‌شویم و چقدر سخت است آدمی از بودن خودش هم شرم داشته باشد و این‌گونه اکنون و آینده برایمان زجرآور می‌شود. 
درست همین‌جاست که باید به یاد بیاوریم که همین خاطره‌های گذشته زمانی برای خودشان در اکنون بودن‌های ما شکل گرفتند. اهمیت تاریخ در فهم امروز زندگی‌مان نکته مغفول این به یادآوری‌هاست. به عبارت دیگر باید یادمان باشد خاطرات، در روایت گذشت ایام پدیدار می‌شوند؛ در خاک‌خوردگی ماه‌ها و سال‌های گذشته. که اگر همان اکنون‌هایی که در وقت بودنشان فکر می‌کردیم زجرآورند و پوچ و بی‌مایه، نبودند، امروز هیچ خاطره‌ای نداشتیم و دفتر خاطرات ایاممان سفید و خالی می‌ماند. در چنین وضعیتی است که مدام باید به خود یادآوری کنیم و مدام مراقب باشیم که خاطره‌ها افیون زندگی‌هایمان نشوند که آن وقت مدام در عمق سایه شوم روزمرگی، نشئه آن‌ها باشیم.


*. دیگر یادداشت های مطبوعاتی (+)