ای کاش در آینه بودی
کمی نزدیک تر !
×. از عاشقانه های بی مخاطبم ...
×. تصاویر در آینه از آنچه که شما می بینید به شما نزدیکترند ...
×. عنوان بخشی است از شعر ابتهاج
۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه
۱۰ نظر:
اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!
بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
استاد ابتهاج ...
پاسخ دادنحذفجالب بود
"کمی" نزدیک تر...
پاسخ دادنحذف"رشک سلیمان نگر و ..."
...
به سهرابی عزیز:
پاسخ دادنحذفممنونتم
به زادچهر گرامی:
سپاس از حضورتون
یاد این آهنگ محست نامجو افتادم
پاسخ دادنحذفآینه ات دانی چرا غمـــــــــاز نیست
زانکه زنگار از رخش ممـــــتاز نیست
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت های ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس
چون که گل رفت و گلستان در گذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت
چون که گل رفت و گلستان شد خراب
بوی گل را از چه جوییم از گلاب
به الف گرامی:
پاسخ دادنحذفممنون
حضرت مولانا ترکونده تو این ابیات
آینه ام را از مقابل آینه ات برمیدارم
پاسخ دادنحذفمرا چه به ابدیت؟
آن هم با تو!
+ از عاشقانه های با مخاطب دیروزهایم بود ، با خواندن پست بخاطر آوردمش!
نه. آیینه همیشه هم خوب نیست.
پاسخ دادنحذفولی بعضی وقتا لازمه
در کل مخلصیم
سلام . . .
باشه قبول ، اين از عاشقانه هاي بي مخاطبتون بود
پاسخ دادنحذفاما لطف كنيد از عاشقانه هاي با مخاطب تون هم بذاريد لطفا
التماس دعا
پاسخ دادنحذفباشد که در این آینه خود را نگری
پاسخ دادنحذفای که از کوجه ی معشوقه ی ما می گذری
من همینم،دو ستاره...نه زیادم نه کمم
تو که هستی،که نداری ز خودت یک خبری؟!
همینجوری اومد،آینه و آب و معشوق و ستاره و(خدا رو شکر که همین یه اسم مونث توش بود)دیگه اینا دیگه...
در کل فقط آینه ی اولش به خودت و سایتتو این عکسه مربوط بود...
راستی مسعودم...
ای وای...
سلام...