تو آدمی ...
ولی چقدر مثل بادبادکی
نخ تو توی دست های من
ولی همیشه بی اجازه می روی
آهای بادبادک عزیز!
بیا چقدر دیر کرده ای
بیا بیا فقط بگو
کجای آسمان
دوباره گیر کرده ای!
×. عرفان نظر آهاری
۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه
۷ نظر:
اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!
بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
قلم قویی داره فکر بازی داری
پاسخحذفمی بینم که پیاده کردنت برادر :))
پاسخحذففکر می کردم پست توو همین مایه ها باشه دیگه
شاید نخش پاره شده خب !!!
پاسخحذفبادبادکهای بازیگوش دم تکان دادند...
پاسخحذفبادبادک رفت بالا...قرقره از غصه لاغر شد...
بادبادک جان چه می بینی از آن بالا؟!
عمران صلاحی!
من از دوران طفولیت همه بهم می گفتند باید سیاست مدار شم...
از پستام و این کامنتام معلومه...
معلوم نیست...؟!
اشکال نداره...
هه هه...تو هر جایی که باشی خونه اونجاست...
ها!
پاسخحذفبادبادک
نمی دانم چرا یک چیزی از گذشته و کودکی مدام توی سرم می آید
همه هم با اعصاب خوردی از بادبادکی که تن لشش را از زمین جدا نمی کند
سلام . . .
4روز اینجا سر نزدم کلیییییییییییی نوشته و پست عقب افتادم.
پاسخحذفوالا!
خودکشی هم نکرده ام. شاید اگر شاهزاده ای بودم رانده از وطن به خودکشی فکر میکردم! حالا که نه شازده ام و نه رانده شده از وطن.! پس زندگی را عشق است
هوالخلاق
پاسخحذفگفتم كه آرمانت من را به آسمان برد
گفتا كه بادبادك بي نخ كجا توان رفت؟!
"ا مين "
آرام و خلاق زي ... .
ارادتمند : a min