۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

افکار پریشان - 29: پیر احمد آباد ...



پیر احمد آباد به چه می اندیشد !؟


به جمعیتی که در 28 مرداد تا ظهر درود بر مصدق از دهانشان نیفتاد!؟
به همان جمعیتی که در 28 مرداد از ظهر تا شب مرگ بر مصدق تنها فریادشان بود!؟
به همراهان سست عنصر!؟ به خائنین!؟
به وطن!؟ به غم این خفته چند ...!؟
پیر احمد آباد به چه می اندیشد!؟
در این غروب آفتاب حیاتش در کنج تبعیدگاه چه در ذهن دارد؟!
پیر احمد آباد به چه می اندیشد!؟
....





۲۱ نظر:

  1. به مصطفی عزیز:

    پیر احمد آباد به چه فکر می کند !؟
    شاید به همین جمله ...

    پاسخحذف
  2. شاید به این فکر میکنه که کدوم یک ازین 28 مردادهاشعارش درست بود

    شاید به این فکر میکنه که چه جوری میشه ذهن و فرهنگ مردم را اصلاح کرد

    شاید به این فکر میکنه که آیا زمان کوروش و داریوش هم سطح ملی اینجوری بوده

    خیلی شاید ها

    اما مطمئنم فکر نمیکنم روزی بر آدمهای چون دولت امروز حاکم خواهد بود،شاید اگه فکرم میکرده باور نمیکرده

    پاسخحذف
  3. اما مطمئنم فکر نمیکنم روزی بر ایران آدمهای چون دولت امروز حاکم خواهد بود،شاید اگه فکرم میکرده باور نمیکرده

    پاسخحذف
  4. هوالخلاق البصير

    عكس فوق العاده اي هست ... .
    خاكستري...!

    التماس 2a... .

    خلاق بين ... .
    ارادتمند : ...::: a creative mind a min :::...

    پاسخحذف
  5. سلام


    فعلا فقط حاضر!

    پاسخحذف
  6. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  7. آری برای مردم اهل سیاست
    بردن فقط آغاز یک دست قمار است

    پاسخحذف
  8. شاید به کوفیان...
    شاید هم به حزب و باد...
    شاید به رنگ خاکستری...
    شاید به تزویر...
    شاید به مدعیان...
    و شاید، هزاران شاید دیگر...

    پاسخحذف
  9. به خود خودم:

    فکر کنم به فرهنگ بیشتر فکر می کرده
    به اینکه باید بمیره تا قهرمان بشه
    ...

    پاسخحذف
  10. به امین عزیز:

    آره فوق العاده است ...

    پاسخحذف
  11. به سرکار خانوم زینب گرامی:

    بعدا اونوقت چی!؟

    :D

    پاسخحذف
  12. به سهرابی عزیز:

    تو این قمار پاک باخت ...

    پاسخحذف
  13. باخت همیشه یه سر قمار!
    بر عکس اون چیزی که همه فکر میکنن قمارم قانون داره که اگر قانوناش رو رعایت نکنی میبازی !
    مصدقم گاهی بعضی قانونارو نادیده گرفت !
    بزرگ بود و به نظر من بزرگیش کار دستش داد !
    چ.ن یکی از قاونای قمار بی رحم بودن که آأما بزرگ ندارن !
    اشتباهات خودش بود که باعث باخت قمارش بود !

    پاسخحذف
  14. راستش هرچی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید!نتونستم حتی یه نظرم بدم که پیراحمدآباد داره به چی فک میکنه!

    اما هرچی که هست و به هرچی که فک می کنه حالمو پریشون کرد این عکس!

    موفق باشید.

    پاسخحذف
  15. سلامی چو بوی خوش آشنایی
    رفیق ایران بودم
    خوبی ؟؟؟

    پاسخحذف
  16. به زادچهر گرامی:

    ببحشید که پریشان حال شدین ...

    افکار من هم پریشان شد و این سوال هم پریشان گویه بود

    پاسخحذف
  17. به سرکار خانوم فاطمه گرامی:

    آخی
    در سرزمین مادری خوش گذشت رفیق !؟

    پاسخحذف
  18. شبیه آنونس فیلم فارسی های قدیم بود، تا پست وبلاگ... پیش پرده به قول قدیمی تر ها. ورژن های جدیدترش با صدای ناصر ممدوح مثلا.


    به عادت همیشگی ام،با دعوت آمدم صابر گرامی.
    گمانم شما یک دارودسته باشید. نسخه خانگی دارودسته نیویورکی ها. لینک های مشابه در چند وبلاگ و کامنت گذاران مشابه مرا به این نتیجه رساند. به قول خودت رفقای بهتر از برگ...

    موفق باشید هم خودت، هم رفقای بهتر از برگت...

    پاسخحذف
  19. به آریانا عزیز:

    هاهاها
    آره ها !

    فیلم کندو مثلا! او به چه فکر می کند !؟ برای چه مست است !؟ و شاید برای که !؟

    هاهاها

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !