۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

لحظه ای تامل - 25: باز هم مختار و امتحان هایش ...


چقدر دیشب با دیدن سریال به فکر فرو رفتم ...

چه دیالوگ های عمیقی:

«خدایا فقط دستم را یکبار دیگر به شمشیرم برسان بعد از آن مهم نیست به بهشت بروم یا به دوزخ ...»

ابن زياد بالاي منبر رسول خدا: «حسين بن علي براي قدرت خروج كرد عليه خليفه مسلمين، امیر المومنین یزید ...»

«اگر می باید ابن زیاد را بکشم و پای بر صورتش بکوبم، برایم مهم نیست چاهی که مرا به قعر جهنم ببرد ...»

سرشار از تامل بود ...



×. با دیدن این قسمت و قصه مختار و امتحان و حوادث پیش رویش یاد این جمله احمد زید آبادی افتادم:
«ما عاقبت به خير مي‌شويم چون مجبورمان كرده‌اند كه آزاده باشيم»

×. با دیدن سانسورهای مختار افسوس زیاد خوردم هر چند تکذیب شد ...




۳ نظر:

  1. منم بعد از مدتها بلاخره موفق شدم از نصفه هاش ببینم!

    (کلی هم ذوق کردم که تونستم ببینم!هاهاها!مث این فیلم ندیده ها نظر گذاشتم!!!هاهاها)

    پاسخحذف
  2. ل این فیلم حرف داره بستگی داره لیوان رو از کدوم جهت ببینی بابا یا پایین !!!

    پاسخحذف
  3. من همچنان مسعودم...
    خواستم بگم این مطلب رو خوندی...
    اگه خوندی چرا نذاشتی که بقیه بخونن...
    http://aftabnews.ir/vdchi-nz623nvxd.tft2.html

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !