نجات سرباز جدیدساز - آسارا - تیرماه 89
راستش زیاد برنامه داشتم برا نوشتن از سفر سه روزه به آسارا با مصطفی و سجاد و امیر و رضا و با وجود جای خالی امین و حسین -اونم دوتا!- و سعید و احسان و رضا و ... اما حقیقتش اوضاع طوری شده که دست و دلم به نوشتن نمی ره!
دست و دلم نمی ره بنویسم و هرهر بخندم که وقتی شما تو دمای 45 درجه می پختین ما اونجا از سرما یخ می کردیم ...
حال ندارم از کوهی بنویسم که همش خاطره بود: افتادنش، گیر کردنش، صخره هاش، مار تو سوراخاش!
حسش نیست بنویسم از تیکه ها و سوتی های سفر مثل دوغ آسارا(!)
حتی حالشو ندارم از راه بندونی که لاری جانی راه انداخته بود بنویسم!
راستش کمی حالمان گرفته است ...
ببخشید!
*. انگار سهراب راست می گفت که نه وصل ممکن نیست!
*. باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور!
*. سفرنامه مرتبط با پست در اینجا
*. عکاس هر دو عکس رضا
*. رفتیم سینما! دوتایی! من و امین! فیلم چهل سالگی! فوق العاده بود! (البته فوق العاده مزخرف!) هاهاها
*. ...
شتر ننویسی نمی گن فلجی، ننویس. مطلب رو هم، بگذریم.
پاسخ دادنحذفهاهاها
ببخشید یادم نبود ماهی .
هاهاها
خیلی نامردین...
پاسخ دادنحذفهوالخلاق
پاسخ دادنحذفآسارا ، آسارا ، آسارا
در نجات سرباز س . ج
جام خالي نه جام خالي!!!
درباره ي 40 سالگي هم بايد بگم :
موافقم ، فوق العاده بود!
آرام و خلاق زي... .
ارادتمند : ..:::(a creative mind (a min :::..
به مصطفی عزیز:
پاسخ دادنحذفچرا بابا می گن لالی فلجی کوری کری علیلی ...
راست می گن اینا که گفتی همشون هستی.
پاسخ دادنحذفدر ضمن خل کچل دیوونه یادت رفت
هاهاها
به صنوبر عزیز:
پاسخ دادنحذفممنون واقعا !
به امین عزیز:
پاسخ دادنحذفدرباره فوق العادگیش که شکی نیست
در ضمن وقتی که جات خالی جامم خالی !
خدمت خودم:
پاسخ دادنحذفخیلی چاکریم از طرف صابر خسروی.
هاهاها
به مصطفی عزیز:
پاسخ دادنحذفمن این همه هستم و اینها همه من نیست !
حالم از جوابت بهم خورد یاد شیخ افتادم که داشت با آبکش دوغ می خورد.
پاسخ دادنحذفهاهاها
ای بابا
پاسخ دادنحذفچرا انقدر بی حال
صابر پر انرژی احیا باید گردد
:)
نبینم خستگیتو:)
درود بر آنهايي كه تعطيلات 3 روزه رو به 5 روزه تبديل كردند ، خوش گذشته كه ؟
پاسخ دادنحذفآقا زود به زود آپ مي كنين ما هم كه دستمان از اينترنت كوتاه هر وقت سر مي زنيم بايد يه سه چهارتا پستي رو باهم بخونيم
دلم ميخواست واسه پست صدمت نظر بذارم
بي تعارف از تمامي نوشته هايي كه ازت خوندم لذت بردم اما اون مناخیموس!يه چيز ديگه بود تا خط آخر سركار بودم خدا از سر تقصيرات شما بگذره.
راستي بابت پايان جام جهاني هم بايد بگم امسال از اينكه تو زمستون برگزار شد مستفيذ شديم حداقل بانوان محترم كاپشن و كلاه داشتن و باعث شدن تلويزيون محترم تر ما يه تصويركي ازشون به ما نشون بده ....
خوش باشين
سلام عموصا...
پاسخ دادنحذفبه قول یه دوست عزیزی الله مع الصابرین!
حکمتش رو که روو نمی کنه، منتظر اون یکی دَرِشیم!!!
به امیر عزیز:
پاسخ دادنحذفخسته نیستم
کمی حالم گرفته بود ...
به آرتمیس عزیز:
پاسخ دادنحذفهمین حضورتون گرما بخشه
تو اون موردم که شما لطف دارین ...
به میم صاد خودم:
پاسخ دادنحذفسلام عمویی خوبی؟
عمو جان مارو دعا کنیا !
چ م؟
پاسخ دادنحذفبه حسین عزیز:
پاسخ دادنحذفهیچ!