۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

افکار پریشان - 54: سراسر ای کاش ...


« ... اندیشمندان، اهالی قلم و هنرمندان آینه های احوال مردمند
آینه ها در بی غباری آینه اند؛ هر چه شفاف تر، زیباتر ...


این چه غباری است که از کشاکش ایام بر دل ما نشسته!؟
ای کاش می شد این غبار را دوباره شست 
دوباره شست تا زلال تر همدیگر را دید ...


کاش می شد ...
کاش ...


×. تاریخ چه خواهد نوشت!؟ چه قضاوتی را در پستوی صندوقچه اسرارش پنهان کرده است ...
خسته ام، همین ...

۲ نظر:

  1. آخی...
    اِ!!
    مستشار تویی؟!

    من اینجا نیستم...
    کیه؟!

    ببین داداشم می گه خسته ای سرصدا نکنم...
    آروم باش...
    خسته شدی...
    خسته نباش...
    آروم باش!

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !