بعضی دل ها خسته اند، زیر بار فشار این هجمه های دردی که
به نبرد آمده اند؛ خم شدند ...
بوعلی ای باید تا قلنج کمر این دلهای خسته را بپیچاند امید که
خوب شوند -و راست است که بوعلی هم از قلنج مرد!-
اما درد را باید درمان کرد یا نه؛ خود مساله دیگری است ...
بعضی دردها مثل موخوره اند مثل سوهان، روح آدمی را می خورند
اما بعضی دردها رشدند، ریشه دارند جوانه می زنند -همان دردهایی
که باید فریادشان زد که درد بر من ریز و درمانش مکن!-
با درد باید ساخت تا ساخته شد -که مرد را دردی اگر باشد خوش است!-
درد اگر درد باشد تو را می سازد ...
منشا هر دردی چیزی است ...
گاهی دردها باعث حرکتند و گاهی حرکت ها باعث درد ...
اما آنچه معلوم است این است که سیر گذار از درد به حرکت و از حرکت
به درد ممتد و بی انتهاست ...
که وقتی از درد حرکت می کنی قدم که در راه می گذاری هزاران درد
جدید از این انقلاب درونیت بر تو هجمه می آورد و چه زخم ها و چه
زخمه ها که بر تار و پود بودنت نقش می بندد -ما چو چنگیم و تو
زخمه می زنی!-
و آنگاه که از این همه درد خسته و درمانده می ایستی و می نشینی
باز هم می بینی که از انبوه این همه درد که در گلویت حناق گرفته اند
و گویی در اعتراض به این سکونت در گلویت تحصن کرده اند، بلند
می شوی فریاد می کشی و راه می افتی و بازهم خسته می شوی و
بازهم می نشینی و بازهم ... و میبینی که این درد چقدر پویاست!
و سخن آخر اینکه:
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردی است !
*. واگویه اند اینها ...
*. سپاس از دوستی که هم کلامی اش باعث این تراوشات شد ...
*. ...
سکوت..........................
پاسخ دادنحذفبه خودخودخودم:
پاسخ دادنحذفمن درد مشترکم مرا فریاد کن!!!!
هاهاها
سلام.
پاسخ دادنحذفخوبی.
دوستی با فریاد می گفت :
درد بی دردی علاجش آتش است . آهاهاهااها هههههااااااای .
در پناه حق
درد بی دردی علاجش آتش است یعنی همه ماها که مردم بیدرد خوندی مستحق آتشیم؟
پاسخ دادنحذفکاش متاع دلپذیر مردم دنیا را داشتم تا دردشان را یکجا می خریدم...کاش...
پاسخ دادنحذفبه مصطفی عزیز:
پاسخ دادنحذفعجب دوستایی داریا !
به امیر عزیز:
پاسخ دادنحذفتو صاحب درد بودی ناله سر کن
تو صاحب درد هستی ...
به مجید عزیز:
پاسخ دادنحذفمتاعی داری بزرگ
دل ...
دلم دلم دلم دلم دلت دلت دل دل دل
پاسخ دادنحذفهیچ کدام مهم نیست
تنها دل او .....
در هر صورت درد ها باعث تغییرند...
پاسخ دادنحذفبه مجنون عزیز:
پاسخ دادنحذفدل مارو که بردن دلی نیست ...
به صنوبر عزیز:
پاسخ دادنحذفبله پویان دیگه
صابر جان:
پاسخ دادنحذفیکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد!
به نقطگی عزیز:
پاسخ دادنحذفمام که هر چی شما بپسندی ...
هوالخلاق
پاسخ دادنحذفبعضي درد ها از نوع
دل درد !
هستند
و بعضياشون از نوع
درد دل !!
و فقط كمي از اونها از نوع
درد ناب!!!
هستند كه فكر ميكنم اصلا درد نيستند!
آرام و خلاق و با درد ناب زي ... .
ارادتمند : ....:::: ( a creative mind (a min ::::....
به امین عزیز:
پاسخ دادنحذفآقا ناب زی ...