۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

حادثه بد - 9: اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن ....




امروز از شرکت که زدم بیرون یه دختری فال فروش جلومو گرفت گریه کرد و گفت ناهار نخوردم فال می خری داداشم -لفظ داداشمش خیلی جالب بود!- بی هیچ دلیل و منطقی یه اسکناس سبز دادم بهش یه فال بر داشتم و راه افتادم دنبالم دوید و چندتا فال دیگه هم بهم داد گفتم نمی خوام گفت نه دونه ای دویسته هزرا دادی باید 5 تا بهت بدم ...
دلم لرزید! دلم گرفت!

تو تاکسی نشستم یاد اون روزی افتادم که تو اتوبوس بودم و اون موقع ها همش تو این هواها بودم که اگه کسی میومد و فالی یا جورابی می خواست بفروشه می گفتم چسب زخم داری! غالبا نداشتن و می خندیدم و می گفتم اگه داشتی می خریدم ازت حیف که نداری! القصه تو اتوبوس بودم و یه فال فروشی اومد تو از قضا دستم زخم شده بود و لایه ای خون مرده سراسر انگشت سبابه ام رو سرخ کرده بود، اومد و گفت آقا یه فال بخر منم که می خواستم از دست گیر دادنش خلاص شم گفتم چسب زخم داری!؟ با تعجب نگاهم کرد انگشتمو نشونش دادم و گفتم اگه داشتی می خوریدم ازت ها! و خندیدم و اونم رفت! و منم مثل فاتحان قله قاف خوشحال و مسرور که ردش کردم رفت و تو فکر و خیال این خلاقیتی که به خرج می دم در روندن این فال فروشا بودم که دیدم همون بچه هه بدو بدو و نفس زنان از پله های اتوبوس اومد بالا و یه چسب زخم داد به من و دوید و رفت هر چی صداش کردم که لا اقل پولشو بگیر التفاتی نکرد و رفت ...
دلم گرفت! دلم لرزید! از این همه معصومیت که در گوشه و کنار این شهر فروخته می شوند! از این همه آبرو که زیر بی اعتنایی همه ما له می شود و جاری است ....

رسیدم خونه، تلویزیون رو روشن کردم، مقامی از مدیریت جهان می گفت، تلویزیون رو خاموش کردم و بغضم ترکید!



*. دقایقی پیش فال رو باز کردم و باز گریستم:

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز ...

پیش آمدی برا شما رخ داده متاثر شدید، امیدوار باشید چون روزهای ناگوار زود گذر است و شانس شما بلند، مواظب باشید سواستفاده نکنید.



۱۷ نظر:

  1. فقط همین به ذهنم میاد :

    و خدایی که در این نزدیکیست...

    پاسخحذف
  2. سلام

    اومدم
    خوندم
    رفتم
    اما فکرم پیش این بچه ها موند....
    البته هر روز که توی مترو یا جاهای دیگه میبینمشون حسابی فکرم درگیرشون میشه!

    پاسخحذف
  3. هوالخلاق

    صابر...
    چقدر اين چند روزه درگيرتم... .

    مست و رو به كمال زي... .
    ارادتمند : a min

    پاسخحذف
  4. به چند دلیل برام تاثیر گزار بود و ناراجت کننده
    که بماند ...
    در مورد حافظم وقت نیاز با آدم حرف میزنه !
    هنوز جواب خوبی با خوبی !
    کارش به گدایی شرف داره اگر نده به باباش دود کنه !
    از مشکلات کشورهای جهان سوم (درحال توسعس )

    پاسخحذف
  5. به امین عزیز:

    خرابتم
    بیش از این خرابم نکن رفیق!

    پاسخحذف
  6. تشخیص بین نیازمند و نازمند سخته...
    نمی دونم به اونی که کمک می کنم، واقعا محتاجه یا اونی که کمک نمی کنم!

    پاسخحذف
  7. احساس مي كنم فقر در فرهنگ لغات اكثرمون واژه اي قابل لمس نباشه اما نا اشنا نيست
    دردناكترين قسمت زندگي نگاه به چشمانيه كه فقر رو فرياد مي كنه
    در هر شكلي فقر آزار دهنده است ولي ديدنش در دنياي كودكان تحمل زيادي مي خواد وقتي دنياي زيباي و شادشون فقط و فقط نياز ميشه
    كاش مي شد كاري كرد كاش



    گرچه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر
    باز کن ساقی مجلس! سر مینای دگر

    پاسخحذف
  8. ديشب خيلي عجله اي اومدم
    دوباره اومدم تا بگم اين حادثه ي بد و حوادث بد ديگه ي زندگي ساخته شدن براي ما. براي ماهايي كه خيلي وقتا يادمون ميره رسالتمون چيه. يادمون ميره اگه خوبيم اگه بد خدايي داريم كه خيلي خوبه. انقدر كه خودش بهمون قول داده كه اگه توي اين دنيا ناراحتي و سختي و رنجي كشيديد اون دنيا حسابي جبران مي كنه.

    جالبه كه اين خدا از ديد اون بچه ي فال فروش خيلي مهربون تر از اين حرفاست....

    شايد اون چيزايي ميدونه. چيزايي مي بينه كه ما لياقت فهميدنشو نداريم و گرنه اونم مثل خيلي از ما زخم روي دست/ زخم روي دل آدما رو ميديد و به سادگي از كنارش رد ميشد....

    پاسخحذف
  9. لفظ داداشم چه کار می کنه با آدم...
    ولی خوب آدم نمی دونه به کسی که داره کمک می کنه در واقع داره کمکش می کنه یا بهش داره ضربه می زنه!
    اگه کمک ما باعث بشه یکی همون جاش بمونه کمک نیست ضربه است.
    و خیلی سخته یکی رو کمک کردن. من می گم کمک فکری در کنار کمک های دیگه باعث میشه که کمکمون کامل بشه...

    پاسخحذف
  10. به سهرابی عزیز:

    کلامت حقه رفیق

    پاسخحذف
  11. به تینای گرامی:

    آره واقعا سخته

    سنجش معلوم نیست
    من اگه دلم بلرزه کمک می کنم

    پاسخحذف
  12. به نسیم پریشان گرامی:

    الا یا ایها الساقی ادر کاسا ...

    پاسخحذف
  13. به نه چندان غریبه گرامی:

    خیلی خوب بود و آرامش بخش
    بله ...

    ولی باید گفت:
    عجب صبری خدا دارد

    پاسخحذف
  14. به صنوبر عزیز:


    آره سخته مسئولیت داره

    پاسخحذف
  15. به زادچهر گرامی:

    واقعا چیزی نمیشه گفت

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !