۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

در گذرگاه خاطره - 21: حماسه پر شور صندلی های خالی (بیان دیگری از حقارت ملی!)







با دیدن این تصاویر برای خودم می نویسم که بدانم

بدانم همیشه اینگونه نبوده است که کسی به نام دولت و ملت ایران آن هم نه در حضور نمایندگان کشورهای جهان که در حضور بیش از 400 صندلی خالی (!) از مدیریت جهانی بگوید -و بیچاره صندلی ها که پای رفتن ندارند و میخکوبند به این زمین سخت!- پیش از او کسی و کسانی متفاوت تر از او در همین مقر از جانب این ملت حرف زده اند. کسی و کسانی که نه سر چهارراه های نیویورک کودکان اسپانیولی با انگشت او را نشان دادند و با اسم کوچک خطابش کردند و نه کسی و کسانی که وقت سخت گفتن هاله ای از نور احاطه شان کرده باشد. کسی و کسانی که وقت سخنرانیشان دستی از غیب نمایندگان دیگر کشورها را میخکوب نکرد که پلک نزنند و در بازگشتشان هم از ماشین های گنده و سیاه خارجی قصه نگفتند. کسی و کسانی که تلویزیون برایشان هوار نکشید اما ...
اما ره آورد سفرش و سفرشان به جای حقارت ملی و کلیپ های خنده دا موبایلی و سرگرمی های اینترنتی، عزت و آبروی شد برای ملتش. ملتی که او را و آنها را به واقع برای جایگاهی که داشت برگزیده بودند!


اينک آقاي رئيس و حضار محترم !
اجازه مى خواهم از زبان انسانى سخن بگويم که از شرق ، از خاستگاه تمدن هاي درخشان و از مهدپرورش پيامبران والا مقام الهى : ابراهيم ،موسى ، عيسى و محمد آمده است .من از ايران سرفراز آمده ام به نمايندگى از ملتى بزرگ و پرآوازه که از دهها قرن پيش صاحب ; تمدن بوده و پس از پذيرش آيين اسلام ،در تاسيس و بسط تمدن اسلامى نقش ممتاز داشته است ملتى که با تکيه بر غناي فرهنگى و انسانى خويش تند باد هاي سخت خودکامگى و تحجر و نيز خودباختگى در برابر ديگران را از سر گذرانده و در دوران جديد تاريخش ، پيشتاز تاسيس جامعه مدنى و نظام مشروطيت در شرق جهان بوده هرچند که در اثر دخالت بيگانگان و نيز کم تجربگى در اين آزمون ، ناکاميهايى داشته ; است .ملتى که يکى از طلايه داران مبارزه با استعمار و منادي استقلال بوده ، هر چند نهضت ملى او با کودتاي خارجى شکست خورده است و ملتى که صاحب انقلابى مردمى است ، انقلابى که نه با کودتا و زور اسلحه آتشين که با سلاح کلام و ارشاد بر رژيم کودتا پيروز شده است و درمسير تجربه نوين خود، جنگ تحميلى هشت ساله و فشارها و تحريم ها و تهمت هاي گوناگون را تحمل کرده و بزرگترين قربانى ; تروريسم اين پديده شوم و نفرت انگيز قرن بيستم بوده است ...

به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می کنم که به عنوان گام اوّل، سال ۲۰۰۱، از سوی سازمان ملل سال گفت وگوی تمدّن ها نامیده شود، با این امید که با این گفتگو، نخستین گام های ضروری برای تحقّق عدالت و آزادی جهانی برداشته بشود ...

این بخش اندکی از سخنان کسی بود که وقتی به نام «جمهوری اسلامی ایران» از گفتگوی تمدن ها گفت دستاورد سفرش سالی بود به نام گفتگوی تمدن ها -که اینک این روز از تقویم ایران حذف شده است (+)-

درباره‌ی ما وانقلابمان و اصول و نقطه نظرهایمان بیش از معمول سخن مغرضانه یا جاهلانه گفته شده است. در انقلاب ما چند نقطه‌ی اختصاصی هست که می‌توان آن را استثنائی از سرگذشت معمولی انقلابها شمرد. من به آن نقطه‌ها می‌پردازم، و در پایان پیام خودمان را خواهم گفت. اول؛ این انقلاب حتی در شروع خود صد درصد مردمی بود، نه یک گروه چریکی مسلح، نه یک حزب فعال سیاسی نظامی، نه گروهی از افسران انقلابی و آزادیخواه و نه هیچیک از دیگران انواع رائج و معمولی – که تحولات انقلابی کشورها را پدید می‌آورند – در انقلاب ما وجود و حضور و فعالیت نداشتند، فقط مردم بودند و مردم، آن هم کاملاً بی‌سلاح که در تهران و همه جای دیگر چنان فضا را و خیابانها را و محیط زندگی شهری را از وجود و حضور و شعارهای انقلابی خود پر کردند که دیگر جایی برای هیأت حاکم و حکومتش باقی نماند؛ و آنان مجبور شدند یکی یکی و دسته جمعی از کاخها و مراکز اقتدار خود و سپس از کشور خارج شوند. شاه، نخست وزیر، بزرگان ارتش، وزراء و دیگر سرجنبانان هر کدام که توانستند از مردم گریختند...

و این نیز بخشی از سخنان کسی بود که در سفرش از انسانیت حرف زد و مردم. و در زیر آن همه فشار بین المللی سخنانی بر لب آورد که ملت ایران بیشتر نشاخته شود ...

این ها را نوشتم تا بدانم که همیشه روال تاریخ اینگونه حقارت آمیز نبوده است ...



*. عکس ها مربوط به سفر اخیر جناب رییس است به مقر سازمان ملل

*. متن اول سخنرانی سید محمد خاتمی رییس جمهور وقت ایران زمین است در 30 شهریورماه 1377
متن کامل سخنرانی در اینجا

*. متن دوم سخنرانی آیت الله خامنه ای رییس جمهور وقت ایران زمین است در سال 1366
متن کامل سخنرانی در اینجا

*. عکس ها در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا

۱۹ نظر:

  1. شاید به چند دلیل ننویسم بهتر
    اما مینویسم که خوندم از یه نظر ناراحت شدم از یه طرف خوشحال شدم از یه طرف خندییدم از یه طرف ....
    احساس بدی بود چون ...
    احساس خوبی بود چون ...
    تحقیر بود چون ...
    حماسه بود چون ...
    و از هزار زاویه دید دیگه بهش نگاه کردم اما چیزی که تو تما جهات از اون بار اول که تو ریدر این عکسا رو دیدم یه چیز بود !
    جای تعجب نداره اگر اونجا اونجوریه و این اتفاق افتاده !!!!
    بازم به دلایل خودم !
    ببخشید که کنگ حرف زدم بازم
    به دلیل !

    پاسخحذف
  2. به سهرابی عزیز:

    هاهاها
    خب انتظار دارین چی جواب بدم !؟

    پاسخحذف
  3. فراموش کردم بگم که متن اول برداشتی بود از یه متن از احمد که در گودر شیر شده بود ...

    پاسخحذف
  4. هنوز نخوندم!
    میخونم میام نظر میدم!

    فقط این که
    به عنوان اولین نظر:چه سالن خوشگلی!!!هاهاها

    پاسخحذف
  5. به زادچهر گرامی:

    هاهاهاهاهاها

    پاسخحذف
  6. باخوندن این پست و نظراتا و دیدن این عکس،

    به این نتیجه رسیدم چقد تعابیر متفاوته!

    پاسخحذف
  7. خوب میدونم انتظار بیشتر از این ندارید و نمی تونید طور دیگه ای تصور کنید اما...
    من اصلا احساس حقارتی بهم دست نمیده، دارم با خودم کلنجار میرم یه کمی حقیر جلوه کنم. ای بابا... نمیشه.

    ولی کلا بلا تشبیه یه تشبیه نزدیک به مفهوم

    در صدر اسلام، زمانی که مشرکان نتوانستند در برابر منطق قرآن ایستادگی نمایند، پنبه به گوش می‌کردند تا صدای قرآن را نشنوند و با منطق قرآن آشنا نگردند.

    جواب منطقی دادنم بد نیستا. یه کمی.

    پاسخحذف
  8. به زادچهر گرامی:

    بازم هاهاهاها

    نتیجه خوبی بود ...

    پاسخحذف
  9. به صنوبر عزیز:

    یاد یه جمله ای از امام افتادم که تو صحیفه بود دقیقش یادم نیست اما توصیه کرده بودن که مبادا مسئولین جایی برن که مقامات پاشن برن و تاکید کرده بودن این یعنی حقارت !

    دنبال منبعش م یگردم ...

    پاسخحذف
  10. به صابر عزیز:
    اون برای وقتیه که میشه پیش بینی کرد عزیزم.

    پاسخحذف
  11. به صنوبر عزیز:

    این پستو من سه شب پیش نوشته بودم برا سالگرد رفتن که یه ذره تغییرش دادم
    مطمئن هم بودم و بودن که این اتفاق می افته

    یعنی نمیشد پیش بینی کرد ؟
    این جملت خیلی عجیب بود ...

    پاسخحذف
  12. چرا عجیب! وقتی چند سال قبلش با شور و شعف همه میان.
    می خوان رئیس جمهور رو با منطق مغلوب کنن و نمی تونن؟ از کجا معلومه که نمیان؟ از کجا معلوم اگه نره نگن عقب نشینی کرده... این که بدتر از اینه که میگی...
    لا اقل احساس حقارت الان من بدتر از اینیه که تو فکرش رو می کنی
    همه دنیا بدونن که ما تو دنیایی زندگی می کنیم که بچه بازی های بزرگان سیاسی جهان به ظاهر مدرن من رو و خیلی های دیگه رو داره آزار میده.

    پاسخحذف
  13. اولا این


    http://www.teribon.org/archives/22714


    دوما که اگه سالن این طوری نبود جای تعجب داره

    پاسخحذف
  14. به مجنون عزیز:

    تعداد آدم ها و نمایندگان کشورهایی که حضور دارن مهمن در مناسبات دیپلماتیک

    یه بار بشمر !

    پاسخحذف
  15. هههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    یاد یه جک افتادم
    یه بار خاتمی میره مکه، رسید به مرحله سنگ زنی به اون ستون نماد شیطان، داد میزنه "نزنید، نزنید، گفتگوی تمدن ها، گفتگوی تمدن ها"
    ببخشیدا این مثال رو می زنم، ولی خب هست دیگه
    دیدید وقتی یه نفر از جنس مؤنث از نوع مجردش با تیپ متفاوت، میاد تو خیابون (جوری که میگه من آمادم)، دورش شلوغ میشه. یه دفعه می بینید همه ریختن رو سرش. احتمالا اون دختر هم کلی حال می کنه دیگه، فکر می کنه به خاطر منش و اصالتش می خوانش، بنده خدا نمی دونه برا ... می خوانش.
    شده داستان بعضی ها
    ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    چه افتخاری شده برا ما، برا شما
    آخی
    آخی
    اشکال نداره
    ببین به این چیزا فکر نکن
    تو برو حالتو بکن
    ========================================================================
    خواستم یه سری حرفای دیگه بزنم
    خواستم دفاع کنم
    دیدم کار عبث و بیهوده ایه
    همون حالتو بکنی بهتره
    برو به اون جکه بخند. خندت نگرفت، کلی موضوع دیگه هم هست برا خنده
    گفتگوی تمدن ها
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    گوسفنده داره تیکه پاره میشه
    میگه گفتگوی تمدن ها
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    به عنوان افتخار ملی هم می دونیمش
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    هههههههههههههههههههههههههههههه
    امام خمینی هزار تا حرف زده، یکیشو می گیریم، می گیم ما تحقیر شدیم
    ههههههههههههههههههههههههههههه
    ههههههههههههههههههههههههههههه
    ههههههههههههههههههههههههههههه
    کلا زندگیمون شده جک

    پاسخحذف
  16. به سین جین عزیز:

    خب ببین از این پستا ننویسم که تو سری به ما نمی زنی که ...

    پاسخحذف
  17. هاهاها!

    و چقدر بزرگ است دوستی میان این دو!!!!(خوده نویسنده منظور رو میفهمن! البته امیدواریم!)هاهاهاها

    هاهاهاها

    پاسخحذف
  18. امیدوارم در این سخنرانی که در مقر سازمان ملل انجام دادن
    ادبیات درستی به کار برده باشن!!!!
    نمونه ها
    در سومین سفر استانی به اصفهان: «ریگان و وزیر امور خارجه وقت آمریکا از بی‌شعوران عالمند.»

    در سفر قبلی به نیویورک هم به‌آن‌ها اعلام کرده‌ام که آیا در کشورتان فرد عاقلی پیدا نمی‌شود که این مسائل را به‌شما بگوید

    «برخی‌ها خود را ابرقدرت می‌دانستند، اما در حال حاضر کسی برای آن‌ها تره هم خرد نمی‌کند

    بازگشت از سازمان ملل در حضور آیت‌الله جوادی‌آملی: «من روز آخری که سخنرانی کردم، تقریبا همه سران بودند یکی از همان جمع به‌من گفت: “وقتی تو شروع کردی «بسم‌ا..» و «اللهم» را گفتی، من دیدم یک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو تا آخر در یک حصن و حصاری رفتی”؛ این را من خودم هم احساس کردم که فضا یک دفعه عوض شد و همه حدود بیست‌وهفت، هشت دقیقه تمام، این سران مژه نزدند؛ این‌که می‌گم مژه نزدند، غلو نمی‌کنم، اغراق نیست، چون نگاه می‌کردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار یک دستی همه آنان …»!


    و و و و و و وو و وو و وو و وو............

    اینم از اقای دکتر ترافیک


    باید دید این بار چه معجزه ای میکنند!!!!
    هههه
    ها ها


    http://mydiazpam.blogspot.com/2010/09/blog-post_19.html


    http://mydiazpam.blogspot.com/
    پاسخ شما :
    ارسال پاسخ

    پاسخحذف
  19. به گریه انداختی ام ...............

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !