از عرش تا فرش علامه
--------------------------------------------
چاپ شده در روزنامه بهار - دوشنبه 18 شهریورماه 1392
لینک دائم مطلب (+)
پی دی اف صفحه (+)
بغض داشت پشت تلفن. از لرزش صدا و مکث طولانی برای حرفزدن حدس زدم قبول نشده اما پیشتر از آن، رتبهاش را پرسیده بودم. بعد از چند بار مِن و مِن کردن، با ناراحتی و بیمیلی، آهسته گفت: «شصت و هفت». جا خوردم؛ با هیجان عجیبی پرسیدم: «رتبه شصت و هفت آزمون کارشناسی ارشد حقوق مالکیت فکری؟» و بیآنکه منتظر پاسخ باشم ادامه دادم: «بابا دست مریزاد، خب چرا اینقدر ناراحت؟ پس دیگه زدی تو گوش ارشد دیگه. کی خدمت برسیم واسه شیرینی؟» و همینطور که پشت هم داشتم زمین و زمان را به هم میدوختم، آرام و طوری که معلوم بود به حرفهای من گوش نمیکند گفت: «اصلا حالشو ندارم یه سال دیگه بخونم». این جمله عین آوار روی سرم خراب شد. موضوع انگاری بیش از آنچه فکر میکردم جدی بود. «سال دیگه؟» که پاسخ داد: «آخه با این رتبه به جز علامه، جای دیگهای روزانه قبول نمیشم» و قطع کرد. به ناگاه یاد چند سال پیشش افتادم. یادم هست شهریور 88 که جواب انتخاب رشته کنکور کارشناسیاش آمده بود، چقدر با افتخار و با شیطنت خاصی که در آن به گونهای هم داشت به ما فخر میفروخت، خودش اول از همه تماس گرفت و گفت: «حقوق علامه» و بعد خنده ریزی کرد و ادامه داد: «دیگه ما که رفتیم جزو مفاخر علوم انسانی {و کمی صدایش را کلفت کرد و ادامه داد} قدوممان به بزرگترین دانشگاه علوم انسانی خاورمیانه باز شد» اینها را گفت و قطع کرد. حالا اما اینبار روایتش به گونهای دیگر بود. غمی عجیب از احتمال قبولی در دانشگاه علامه، او را از انتخاب رشته منصرف کرد تا یک سال دیگر بخواند به امید قبولی در دانشگاه تهران یا بهشتی یا احتمالا هر دانشگاه دیگری غیراز علامه. همین روایت کوتاه، خود نشان مختصری است از میراثی که صدرالدین شریعتی بعد از یک دوره ریاست جنجالی از خود به جای گذاشته است. میراثی که با اخراج و بازنشستهکردن اجباری استادان برجسته و دانشجویان ممتاز، یکی از تلخترین دوران دانشگاهی را در ایران رقم زد. شاهد این امر همین بس که یکی از مهمترین دانشگاههای کشور در دوره طولانی ریاستش بر دانشگاه علامه، سقوطی آزاد داشت. طبق آمار سال گذشته وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، رتبه این دانشگاه پایینتر از دانشگاههای زابل، بابل و ایلام است و در رتبه 53 قرار گرفت. بازنشستگی اجباری برای استادانی همچون پرویز پیران، محمد شریف، مرتضی مردیها، محمد ستاریفر، مهدی طیب و بسیاری از مفاخر دانشگاهی (آمارتعداد استادان برکنار شده و تعداد دانشجویان تعلیقی و اخراجی علامه حتی به مجلس هم رسید)، تفکیک جنسیتی ابتدا از کلاسهای عمومی و سپس در کلیه کلاسهای دانشگاه، حذف کد رشتههای تحصیلی، نصب دوربین ابتدا در راهروها و سپس حتی تا خوابگاههای دانشجویی و در همین آخرین روزهای کاری استخدام بیش از 100 نفر از کارکنان و دانشجویان دکترای این دانشگاه در قامت هیات علمی دانشگاه تنها بخشی از اقدامات یکی از ماندگارترین روسای دولتهای نهم و دهم است.
سیطره هشت سالهای که به پایان خود رسیده است. چند روز پیش بود که دوباره اتفاقی در کتابخانه دیدمش. با خنده گفتم: «راستی شنیدم شریعتی دارد از علامه میرود.» خنده تلخی کرد و با بیمیلی گفت: «از ما که گذشت. اتفاقا رفتم دانشگاه که مدرکم رو بگیرم همه با خوشحالی همینرو در گوشم زمزمه میکردند» بعد انگاری خودش از حرف خودش تعجب کرده باشد، پوزخندی زد و ادامه داد: «میبینی حتی حالا هم که داره میره باید آروم و در گوش هم دیگه، رفتنش رو به هم بگیم و خوشحالی کنیم.» خندیدم و گفتم: «درسته از تو گذشت اما همین رفتنها نشون میده احتمالا روزهای خوبی در پیشه، همین وارونگیها و عوض شدنها نشون میده چیزی پایدار نیست.» حرفی که برای دلداری گفتم اما بعضی چیزها آنقدر سخت بوده که درحقیقت با تشکیک زیاد چشم به آینده داریم به این امید که روزهای خوبی خواهند آمد.
*. دیگر یادداشت های مطبوعاتی (+)
چقد تلخ بود این نوشته وو یاد آوری روزای قبل. واقعا چطوری این 8 سال رو پشت سر گذاشتیم؟!
پاسخحذفمارا به سخت جانی خود این گمان نبود!
تاریخ وضعیت های سخت تر و دردناک تر از اینو به خودش دیده و گذشته
حذفانسان مایع آفریده شده
سلام
پاسخحذفجالب بود برام که ازین مطلب نوشتید امیدوارم چند سال دیگه از پیشرفت های دانشگاه علامه بگید
آخه راستش حالا رییس دانشگاه علامه دایی منه و امیدوارم که برای پیشرفت گزینه درستی بوده باشه
راستش احتمالا طی یک ایمیل متنو (البته با ذکر منبع و نام نویسنده)- اگه اجازه بفرمایید براش بفرستم و بهش بگم امیدوارم در زمان مدیریت شما کسی فراری نباشه
در هر حال امیدوارم هر روزمان پر از نو شدنهای به جا باشه
ایشالا علامه به روزهای خوب خودش برگرده
حذفدر مورد ایمیل هم مشکلی نیست، اتفاقا خوشحال هم خواهم شد
ایشون طبعا دقیقتر و بهتر این روایتی که بر علامه گذشت رو میدونن و لمس کردن از نزدیک
خوشحال هم میشم که اگر بازخوردی دادند بنده رو در جریان بگذارید
در مورد آینده هم ما که همچین امیدی نداریم اما اگر پر از نو شدن های به جا باشد که چه بهتر
"اما بعضی چیزها آنقدر سخت بوده که درحقیقت با تشکیک زیاد چشم به آینده داریم..."
پاسخحذفخوشحالم که چاپ شد بالاخره...
امروز رفته بودم دانشگاه ببینم مدرکم آماده است یا نه،
حراستی ِ دانشگاه خودش رو به ندیدن زده بود، و انگار براش کوتاه و بلندی ِ مانتوها مهم نبود... پرسنل ِ دانشگاه کلا خوشحال بودند انگار... یه چیزی تو مایه های برداشته شدن ِ دیوار ِ برلین!
خیلی خوبه
حذفایشالا ادامه داشته باشه
روزی که خبر تغییر ریاست دانشگاه علامه رو متوجه شدم، با خوشحالی تمام به یکی از دوستای نزدیکم که دانشجوی علامه هست زنگ زدم، کلی تو این مدت زجر کشیده بود واقعا و من در جریان کاراش بودم، واقعا خوشحال شدم این خبر رو شنیدم! به یاد دکتر پیران افتادم و سخنرانی که در همایش اخیر داشتند، این که چقدر همه چیز میتوانست طور دیگری باشد برای دانشجوها و دکتر پیران ها .... امیداوارم همه چیز بهتر بشه...
پاسخحذفکلی پیران ها رفتن که ایشالا بیان و بر گردن و باشن
حذف