۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه

کمی رویای فرویدی ...




«... گاها آدم ها در «رنج اکنون»شون تصمیم میگیرن به فرار! فرار از واقعیت تلخ امروز و گذر به اعماق دیروزهای رفته و تورق خاطرات خاک خورده نوشته شده بر جریده عالم بودنشون، اما باید یادمون باشه که خاطره ها قراره صرفا روزهای خوبی رو به یادمون بیارن که ... که!؟ درست نکته همین جاست!

اغلب اون قدر غرق در خاطره های گذشته می شیم که هر دم و بازدممون رو مقایسه می کنیم با گذشته ها و خاطرات و اونوقت از «بودن» خودمون هم شرمگین میشیم –چقدر سخته آدمی از بودن خودش هم شرم داشته باشه- و «اکنون» و «آینده» برامون زجر آور میشه!

اما باید یادمون باشه همین «خاطره های گذشته» زمانی برای خودشون در «اکنون بودن» های ما شکل گرفتند. یادمون باشه خاطرات «بر ساخته های زندگی اجتماعی»اند، در «روایت گذشت ایام» پدیدار می شن:
مواظب باشیم که خاطره ها افیون زندگی هامون نشن که 
مدام در عمق سایه شوم روزمرگی نشئه اونا باشیم! ...»






×. بخشی دیگر از نوشته های چند شب پیش با عنوان «اندوه ماندگاری فراموشی»
×. پست مرتبط: در ستایش فراموشی!؟

۳ نظر:

  1. هرکسم گوید که درمانی کن آخر درد را
    چون به دردم دائمم مشغول درمان چون کنم

    پاسخحذف
  2. یادmidnight in paris افتادم

    پاسخحذف
  3. "نوستالژی هایت را هیچ وقت دست مالی نکن.وَر نرو باهاشون"
    اینو یه بار یک کسی بهم گفت.نمی تونم بگم کی
    ولی بعدها فهمیدم راست می گفت

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !