۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

نمی دانستم کفشدوزک ها هم یخ می زنند ...



هر پیامی که نجیب، 
هر نجیبی که پیام؛
هر کلامی که بلند،
هر بلندی که کلام، 
همه رفتند و نماند اندرین خانه کسی ...

آنچه پیوند زمان است و مکان 
نیست جز میله سرد قفسی 
و بران جامه دران 
عنکبوتی که کند 
همه علم سطرلابش را صرف صید مگسی ...



×. به یاد نیما 
×. شعر از شفیعی کدکنی بزرگ!


۵ نظر:

  1. آخیییییییییییی چه عکس خوشگلی. جمع شدن یه جا که یخ نزنن

    پاسخحذف
  2. دل ما هم یخ میزند
    می بینی روزگارو؟؟؟؟ من ک باورم نمیشه

    پاسخحذف
  3. خدا کنه هیچ باران نعمتی سیل نشه
    هیچ نسیم بهاریی سوز شکننده سرما نشه
    هیچ برفی بهمن نشه
    هیچ عشقی نا فرجام نشه
    هیچ گرمای محبتی تب نکنه
    هیچ موج ارام دریایی سیل نشه

    خدا کنه تنهاییها تبدیل به جمع شن نه از جمعهای شلوغ که انقدر بل بشوان که ادم توشون بیشتر احساس تنهایی میکنه
    ازون جمعهای چند نفره نابی که دستها در هم گره میخورن و دوستیها توشون پررنگ میشن

    در ضمن نمیدونم درخواست منم توی آپ کردنتون تاثیر داشت یا نه
    اما در هر حال ممنونم
    آپ زیبایی بود

    یا الله

    پاسخحذف
  4. دلم گرفته است ، دلم عجیب گرفته است...
    عجب رنگی دارند در این تناقض برف...
    عجب عمقی دارند در این کودکی محض...
    چه عجبی است پشت این سبزو سفیدی...
    که با سرخی رنگ آنها افسون شده است!

    خیلی عکس قشنگی بود!

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !