۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

افکار پریشان در باب تماشاچیان اعدام



« اصولا انسان ها از دیدن اینکه گلادیاتورها بیفتند به جان هم، سلاخی کنند و خون بریزند لذت می برند. حتی حاضرند بلیط بخرند و به کلوزیوم ها بروند و کف بزنند برای خون ریز ترینشان ... در عصر حاضر کلوزیوم ها به سینماها تقلیل پیدا کرده است و طبعا کمی بشر تعدیل شده است »



چیز عجیبی نیست ...
ما که حتی کلوزیوم تقلیل شده (صنعت سینما) هم نداریم به ناچار تفریحمان می شود انگاری دیدن اعدام
ای کاش هیچ وقت خشونت نبود ...

*. اسکورسیزی شاید 

۱ نظر:

  1. ای کاش ،
    من واقعا از دیدن بعضی صحنه ها خصوصا پلانهای گلادیاتور حالت تهوع می گیرم و بدنم میلرزه ،
    استادی میگه:
    هنر معنایی از لطافت است که همواره با به تصویر کشیدنش می توان حتی خشم را هم انتقال داد ، زیرا که لطافت است که خشمی بر می افکند و بازیگر ، بازی نیست ، خشمِِ لطافتش را رونمایی می کند!
    اما چنانچه خشم هم به غایت برسد خشونت و وحشیگری جایی درونش ندارند ، و حیوان است که از خونریزی لذت می برد ، که (با صدای راز بقا)این نوع حیوان گاهی در نوع دو پا هم یافت می شود ، در همین حوالی!

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !