دلقک پیر قصه ها
نشست رو بال غصه ها
سردی دستای یخو
گذاشت تو جیب لحظه ها
آهای آهای دلقک پیر
غصّه دار غصه ها! آی مرد دلگیر
امون بده نرو بمون دنیا بی تو زمستونه
اشک تو چشای خشک ما بی تو همش گریزونه
آهای آهای شب زده پرسه زنِ تو تاریکی
آهای عمو! افسرده دیوونه چون پاپاسی
بیا بمون پیشم من بی تو زندونی میشم
بیا بیا اگه نیای تو غصه بارونی میشم
بیا بیا امون بده شونه های لرزونمو
بیا بمون ...
دلقک پیر قصه ها
پاسخحذفنشست رو بال غصه ها
سردی دستای یخو
گذاشت تو جیب لحظه ها
با تشکر از صابر عزیز