۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

«هر جی سنگه باسه پای لنگه» یا «گه بیاد به این درس خوندنت»

جواب کنکور کارشناسی که آمد، رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و فرهنگ قبول شده بودم
تو فامیل هر کی می دید می گفت: «چی قبول شد؟»
- مهدسی صنایع
- چی صنایع غذایی!؟
- نه مهندسی صنایع
- آها صنایع دستی و اینا!
- نه مهندسی صنایع خالی
- آها زیر مجموعه وزارت صنعت و معدنه!؟
- جان!؟ نه ربطی به اون نداره
- صنایع نفت و گازه پس!؟
- نه {بی شرف}
- حالا چه دانشگاهی هست!؟
- علم و فرهنگ
- علم و صنعت!؟
- نه علم و فرهنگ
- چی هست!؟
- جهاد دانشگاهی سابق که شده علم و فرهنگ
- آها جهاد دانشگاهی تهران!؟
- آره دیگه جهاد دانشگاهی سابق تهران که الان شده دانشگاه علم و فرهنگ
- آره دیگه دانشگاه تهران!
- نه بابا! این یه دانشگاه جداست
- دانشگاه آزاده یعنی!؟
- نه {بی شرف}

نشستیم درس خواندیم حسابی و حالا هم سه سالی است که ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران خواندم ولی همان آش و همان کاسه را داریم این بار در مورد رشته
- چی قبول شدی!؟
- کارآفرینی
- چی هست!؟
- مدیریت کارآفرینی دیگه
- آها گرایشت کارآفرینیه!؟
- نه گرایشم که خدمات کشاورزیه، رشته است کارآفرینی
- پس مهندسی کشاورزی میخونی!؟
- نه {بی شرف}
- پس چی!؟
- رشته کارآفرینی گرایش خدمات کشاورزی
- آها، یه کاری هم پس برای بچه ی ما راه بنداز بیکاره!
- {خنده هیستریک}


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !