۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

آشنایی اتفاقی است !؟


به ظاهر و وقتی که دم دستی به زندگی چند روز پس و پیشت نگاه می کنی، حوادث؛ به شدت عجیبی اتفاقی به نظر می رسد! با محاسبه احتمال آشنایی با این همه آشنایان جدید می گویی احتمالش صفر است! احتمال اینکه دری به تخته بخورد و تو «محمد رضایی» را به دلیلی بی ربط ببینی، از سر علاقه سر کلاسش بروی و با جمعی خوب آشنا بشوی، ناگاه پیش رویت «بهرنگ صدیقی» را ببینی و یک تماس و کارگروه جامعه شناسی مردم مدار و جمعی خوب دیگر در آنجا! تا اینجایش هم قبول کنی حضور در کلاس «عباس کاظمی» دیگر جمیع حوادث اتفاقی است!
اما دقیق تر که نگاه کنی، دغدغه هایت را که مرور کنی و روند زندگیت را که نگاهی بیندازی می بینی هیچ هم اتفاقی که نه، که بدیهی و منطقی است که این همه -به ظاهر اتفاق ها!- رخ بدهد و تو بُر بخوری میان این دوقلوهای همسان -منظورم دو قلوهای مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی مردم مدار است که بعدها درباره دلیل دو قلو بودنشان خواهم نوشت!- ...

و اما بعد ...
در این روزگار لعنتی که به قول عباس معروفی «تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد» -و چقدر شلوغ است این روزها و چقدر «تنها» ها زیاد شدند-، «تن» هایی از «تنها» ها و جمع هایی این چنینی از آدم هایی که مثل خود آدمی «تنها» هستند؛ غنیمتند و انسان هایی اینچنین که آدمی بتواند -بی حرف حتی- کنارشان بشیند و حال خوبی داشته باشد محدود و «معدود»ند!

جفت و جور شدن و قرار گرقتن میان دو جمع دیگر از این «معدود»ها و انسان ها -نه اشتباه نکنید منظورم لاشگان گوشتی کاسبکار و این چهارپایانی که روی دو پا راه می روند نیست که انسانهایی است به قامت انسانیت- و حضور مستمر و هر چند نا محسوسم در سال پشت سر بر سر کلاس های مطالعات فرهنگی و از سویی دیگر نیز حضور در کارگروه جامعه شناسی مردم مدار انجمن جامعه شناسی ایران، اتفاقات -اتفاق!؟- خوبی بود، اتفاقاتی که توصیف هر دویش به ابتذال واژه نمی آید ...
تنها به یادگار و برای ثبت بر جریده ی عالم بودنم چند خطی نوشتم برای ادای دین به همه ی این «آشنا»یانم -آشنا برای این هایی که گفتم واژه مناسبی نیست یعنی کافی نیست که این ها همان دیگر منانِ منند- که دوستشان دارم دربست!




*. سر منشا همه این آشنایی ها دکتر رضایی بزرگوار بود که شنلش را باز کرد و همه این آشنایی ها را ذیل قامتش رقم زد، آشنایی با دکتر کاظمی که عظمت نگاه ظریفش آموزنده بود -و جمع نقیضین است که نگاهش عظیم است و ظریف!- و آشنایی با دکتر صدیقی که پرنده تخیل جامعه شناسانه ام را پر پرواز داد و هر بار متواضعانه گفت که «زیاد شلوغش نکن، کاری نکردم»
می نویسم که یادم نرود زیاد مدیون هر سه شان هستم ...
و سپاس از همه دوستانی که صمیمانه و بی منت این آشنایی را رقم زده و این جسم نحیف را در قاب لحظات بودنشان تحمل کردند ... 

*. شاید باید از «آشنایی» هم «آشنایی زدایی» کرد ...


۱۲ نظر:

  1. سلام

    ازونجایی که من میدونم توی این دنیا هیچی اتفاقی نیست هیچی

    همش کاملا از روی برنامست و بسیاز دقیق

    اما مثل همیشه دوست دارم چند تا آرزو بکنم برای شما:

    امیدوارم همه استعدادهای بالقوتون و هر آنچه که در دل دارید در زمینه جامعه شناسی به کمک این دوقولوها به بار بنشیند

    همچنین امیدوارم دوستانتون سالهای عمر برایتان باقی بمانند و به گرمی دستانتان را بفشارند

    لبخند بزنید لطفا مثل همیشه های دور

    اردکانی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آرزو که عیب نیست
      استعداد!؟ بالقوه !؟ من !؟ جامعه شناسی؟!
      در این جغرافیای بودنم مدید مدتی است که طعم لبخند به تلخی ایام نمی ماسه، حتی به همین حال و وضع هم نمیشه خندید !
      ...

      حذف
  2. مهران حاجی محمدیان۱۱ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۹

    پسر گل
    خودتم آقایی و آشنایی باهات افتحاره عزیز
    در ضمن نوشتن مطلب کستلز هم یادم هست آقا.

    پاسخحذف
  3. منم گاهی نگاه میکنم پشت سرم و بعد حس میکنم اگر یک سری اتفاقات رقم نمی خورد شاید آدم های نازنینی را نمیدم

    پاسخحذف
  4. سلام عرض میکنم جناب صابر خسروی عزیز.امیدوارم خوب و سرحال باشید.من علیرضا بشردوست هستم.دانشجوی فوق لیسانش جامعه شناسی دانشگاه تهران.گرایش مطالعات جوانان.سالهاست که در زمینه مطالعات فرهنگی مطالعه میکنم.لیسانسم هم ادبیات انگلیسی است.میخوام رسما وارد عرصه مطالعات فرهنگی بشم و واسه دکترام،اگه عمری باقی بود برم فرنگ.علاقه شدید به این حوزه پژوهشی دارم(مطالعات فرهنگی).میخواستم اگه امکانش هست براتون،راهنماییم کنین.میخواستم اگه صلاح میدونین باهاتون آشنا بشم.و ازتون کمک فکری بگیرم در این زمینه ها.خیلی علاقه دارم با افرادی مثل شما،که تو این حوزه ها هستن،آشنا شم.مطالعاتم تو این چندین سال،در زمینه فلسفه و روانکاوی و روانشناسی و تاریخ و علوم سیاسی و ادبیات غرب و ایران و نظریه ادبی و زبانشناسی و جامعه شناسی و فیزیک و نورولوژی و مطالعات فرهنگی و ...و عرفان بوده.خیلی خوشحال و سپاسگزار میشم که برای ورود به این حوزه و نیز آشنایی با افکار و نظراتتون را هنماییم کنین.خیلی به کمکتون نیاز دارم.و امید زیادی به بزرگواری و لطفتون دارم.در ضمن من تهران زندگی میکنم و 27 سالمه.اگه لطف کردید و پاسخ دادید،حتما خودم رو کامل تر معرفی خواهم کرد.در ضمن من پاتوقم دانشکده خودمون یعنی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هست.بسیار سپاسگزار و قدردان میشم از عنایتتون.اگر هم صلاح دونستید بنده افتخار زیارتتون رو داشته باشم،هر جای دیگه که فرمودید،برای بنده ok هست.اصلا نمیخوام مزاحمتون بشم.و اصلا هم راضی نیستم اذیت بشین.خیلی خیلی ممنونم ازتون.

    پاسخحذف
  5. علیرضا بشردوست
    سلام عرض میکنم جناب صابر خسروی عزیز.امیدوارم خوب و سرحال باشید.من علیرضا بشردوست هستم.دانشجوی فوق لیسانش جامعه شناسی دانشگاه تهران.گرایش مطالعات جوانان.سالهاست که در زمینه مطالعات فرهنگی مطالعه میکنم.لیسانسم هم ادبیات انگلیسی است.میخوام رسما وارد عرصه مطالعات فرهنگی بشم و واسه دکترام،اگه عمری باقی بود برم فرنگ.علاقه شدید به این حوزه پژوهشی دارم(مطالعات فرهنگی).میخواستم اگه امکانش هست براتون،راهنماییم کنین.میخواستم اگه صلاح میدونین باهاتون آشنا بشم.و ازتون کمک فکری بگیرم در این زمینه ها.خیلی علاقه دارم با افرادی مثل شما،که تو این حوزه ها هستن،آشنا شم.مطالعاتم تو این چندین سال،در زمینه فلسفه و روانکاوی و روانشناسی و تاریخ و علوم سیاسی و ادبیات غرب و ایران و نظریه ادبی و زبانشناسی و جامعه شناسی و فیزیک و نورولوژی و مطالعات فرهنگی و ...و عرفان بوده.خیلی خوشحال و سپاسگزار میشم که برای ورود به این حوزه و نیز آشنایی با افکار و نظراتتون را هنماییم کنین.خیلی به کمکتون نیاز دارم.و امید زیادی به بزرگواری و لطفتون دارم.در ضمن من تهران زندگی میکنم و 27 سالمه.اگه لطف کردید و پاسخ دادید،حتما خودم رو کامل تر معرفی خواهم کرد.در ضمن من پاتوقم دانشکده خودمون یعنی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هست.بسیار سپاسگزار و قدردان میشم از عنایتتون.اگر هم صلاح دونستید بنده افتخار زیارتتون رو داشته باشم،هر جای دیگه که فرمودید،برای بنده ok هست.اصلا نمیخوام مزاحمتون بشم.و اصلا هم راضی نیستم اذیت بشین.خیلی خیلی ممنونم ازتون.

    پاسخحذف
  6. علیرضا بشردوست
    سلام عرض میکنم جناب صابر خسروی عزیز.امیدوارم خوب و سرحال باشید.من علیرضا بشردوست هستم.دانشجوی فوق لیسانش جامعه شناسی دانشگاه تهران.گرایش مطالعات جوانان.سالهاست که در زمینه مطالعات فرهنگی مطالعه میکنم.لیسانسم هم ادبیات انگلیسی است.میخوام رسما وارد عرصه مطالعات فرهنگی بشم و واسه دکترام،اگه عمری باقی بود برم فرنگ.علاقه شدید به این حوزه پژوهشی دارم(مطالعات فرهنگی).میخواستم اگه امکانش هست براتون،راهنماییم کنین.میخواستم اگه صلاح میدونین باهاتون آشنا بشم.و ازتون کمک فکری بگیرم در این زمینه ها.خیلی علاقه دارم با افرادی مثل شما،که تو این حوزه ها هستن،آشنا شم.مطالعاتم تو این چندین سال،در زمینه فلسفه و روانکاوی و روانشناسی و تاریخ و علوم سیاسی و ادبیات غرب و ایران و نظریه ادبی و زبانشناسی و جامعه شناسی و فیزیک و نورولوژی و مطالعات فرهنگی و ...و عرفان بوده.خیلی خوشحال و سپاسگزار میشم که برای ورود به این حوزه و نیز آشنایی با افکار و نظراتتون را هنماییم کنین.خیلی به کمکتون نیاز دارم.و امید زیادی به بزرگواری و لطفتون دارم.در ضمن من تهران زندگی میکنم و 27 سالمه.اگه لطف کردید و پاسخ دادید،حتما خودم رو کامل تر معرفی خواهم کرد.در ضمن من پاتوقم دانشکده خودمون یعنی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هست.بسیار سپاسگزار و قدردان میشم از عنایتتون.اگر هم صلاح دونستید بنده افتخار زیارتتون رو داشته باشم،هر جای دیگه که فرمودید،برای بنده ok هست.اصلا نمیخوام مزاحمتون بشم.و اصلا هم راضی نیستم اذیت بشین.خیلی خیلی ممنونم ازتون.

    پاسخحذف
  7. بعضی اتفاق ها رو باید دو دستی چسبید!

    پاسخحذف
  8. علیرضا بشردوست
    جناب صابر خسروی عزیز و بزرگوار حتما کامنت منو بالاتر،با همین نام خوندید.سپاسگزارم ازتون.شما امروز یا دیروز تو وبلاگ من با نام"مطالعات فرهنگی ایرانی" که تازه افتتاح شده کامنت دادین و من رو شرمنده لطف و محبتتون کردین.من admin همون ویلاگم.کامنتتون رو اونجا پاسخ دادم و تشکر و قدردانی کردم از عنایتتون.خوشحال میشم اگه اون پاسخ رو بخونید.واقعا باعث افتخار،کسب فیض و غنیمتی هست آشنایی باهتون برای من.پروژه فکری من همونطور که تو وبلاگم عرض کردم،"مطالعات فرهنگی ایرانی" هست که خیلی خوشحال و بهره مند خواهم شد از رهنمودها و نظرات روشنگر تون.فدای شما بشم.منظر پاسختون هستم بزرگوار.

    پاسخحذف
  9. cyrus the great edmond dantes۶ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۸
    علیرضا بشردوست
    جناب صابر خسروی عزیز و بزرگوار حتما کامنت منو بالاتر،با همین نام خوندید.سپاسگزارم ازتون.شما امروز یا دیروز تو وبلاگ من با نام"مطالعات فرهنگی ایرانی" که تازه افتتاح شده کامنت دادین و من رو شرمنده لطف و محبتتون کردین.من admin همون ویلاگم.کامنتتون رو اونجا پاسخ دادم و تشکر و قدردانی کردم از عنایتتون.خوشحال میشم اگه اون پاسخ رو بخونید.واقعا باعث افتخار،کسب فیض و غنیمتی هست آشنایی باهتون برای من.پروژه فکری من همونطور که تو وبلاگم عرض کردم،"مطالعات فرهنگی ایرانی" هست که خیلی خوشحال و بهره مند خواهم شد از رهنمودها و نظرات روشنگر تون.فدای شما بشم.منظر پاسختون هستم بزرگوار.

    پاسخحذف

اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم:
اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین
اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!

بقیه گزینه ها رو هم نمی گم !
دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !