قبل از هر چیز عکس اولی فوق العادس! سلام. 1)من دو خط که بیشتر ننوشتم... کسی هم که نمی خونه! شما بنویسید. 2)اینقدر وبلاگ و نوشته های من بدن که شما نوشتنتون می خشکه؟!!!! :((( 3)یادمه گفتین اون پست 409 به منم مربوط میشه.پرسیدم چطور نگفتین... 4)ما تازه واردهارو به بزرگی خودتون ببخشید. (ما هم بزرگ میشیم)
پس خیلی بهتر! که صرفا برای زنگ تفرح نیست... پزشکی می شناختم کلا ادم عجیبی بود. پیش از معاینه کودکان گوشی اش را در دست میمالید تا گرم شود. می گفت:"طفلکی مور مورش می شود چندشش می شود خاصه اگر بچه تب داشته باشد. درست است نیم وجب قد دارد ولی خوب این هم آدم است و حقوقی دارد." خدا بیامرزد دوست دکتر ما را... بی ربط هم نبود. عکس بالایی مرا یادش انداخت. اگر عکس باز هستید پیشنهاد می کنم مسابقه دریافت و شرح بر عکس راه بیندازید بد نیست. خودم شاید روزی در دستور کار گذاشتم...
سلام صابر جان خوبی؟ ردیفی؟ ببخش، ما ماه مبارک تقریبا آفلاینیم تا ببینیم چه شود ... اما جویای احوال هستیم. --- اگه درست حدس زده باشم، عکس دومی مربوط به بلوزی است که متعلق به جناب نورچشمی است.
اگه عضو نیستید و الان نمی دونین چجوری باید پیام بذارین توضیح میدم: اگر گزینه نام/آدرس اینترنتی رو بزنین که خب نامتون و آدرس احتمالی بلاگتون رو وارد می کنین اگر هم نخواستین با انتخاب گزینه ناشناس پیامتون رو بذارین فقط خب تهش یه اسم بذارین که من بفهمم با ناشناسای دیگه فرق دارین !!!!
بقیه گزینه ها رو هم نمی گم ! دهه اصلا چه معنی داره بخواین همشو بدونین !
ممنون ازاین که بچه رو از خواب پروندین!
پاسخحذفهاهاها!
ولی عوضش کلی ذوقید!
اولی: شبیه نخود!
پاسخحذفدومی: صورتی بود بهر بود!
سومی:ک. خ!
بهر= بهتر!
پاسخحذفبه زادچهر گرامی:
پاسخحذفخواهش
خوبه بچه که ذوق نکنه چیکار کنه !؟
ذوق نکنه و اذیت نکنه چیکار کنه ؟!
به زادچهر گرامی:
پاسخحذفهاهاها
بچه خودتونم بود می گفتین نخود!؟
هاهاها
امان از درد بی دردی که چون آید برد عقل شعور.
پاسخحذفای رفیق باز مکن درب بسته ی این دهان.
هاهاها
به مصطفی عزیز:
پاسخحذفهاهاها
باز شود دیده شود بلکه پسندیده شود !
باز شدنی هست ولی دیدنی و پسندیدنی نیست
پاسخحذفبه مصطفی عزیز:
پاسخحذفهاهاها
به صابرعزیز :
پاسخحذفهه هه
قبل از هر چیز عکس اولی فوق العادس!
پاسخحذفسلام.
1)من دو خط که بیشتر ننوشتم... کسی هم که نمی خونه!
شما بنویسید.
2)اینقدر وبلاگ و نوشته های من بدن که شما نوشتنتون می خشکه؟!!!! :(((
3)یادمه گفتین اون پست 409 به منم مربوط میشه.پرسیدم چطور نگفتین...
4)ما تازه واردهارو به بزرگی خودتون ببخشید.
(ما هم بزرگ میشیم)
من اینجا کسی رو می بینم که بچه دوست داره ولی با زبان بی زبانی داره می گه :))) ها ها ها
پاسخحذفبه مصطفی عزیز:
پاسخحذفبخند
به سرکار خانوم تینا:
پاسخحذفنه بابا قلممون جلوی قلم شما کم میاره
به مجنون عزیز:
پاسخحذفخودتو میگی !؟
زنگ تفریح جالبی بود. علی الخصوص بعد از پست قبلی...
پاسخحذفنه عزیزم تو رو میگم که این عکس ها رو گذاشتی دیگه
پاسخحذفما فهمیدیم که دلت بچه می خواد :))))
به آریانای گرامی:
پاسخحذفسپاس از حضورت
صرف به عنوان زنگ تفریح نگذاشته بودم
پس خیلی بهتر! که صرفا برای زنگ تفرح نیست...
پاسخحذفپزشکی می شناختم کلا ادم عجیبی بود. پیش از معاینه کودکان گوشی اش را در دست میمالید تا گرم شود. می گفت:"طفلکی مور مورش می شود چندشش می شود خاصه اگر بچه تب داشته باشد. درست است نیم وجب قد دارد ولی خوب این هم آدم است و حقوقی دارد." خدا بیامرزد دوست دکتر ما را...
بی ربط هم نبود. عکس بالایی مرا یادش انداخت.
اگر عکس باز هستید پیشنهاد می کنم مسابقه دریافت و شرح بر عکس راه بیندازید بد نیست. خودم شاید روزی در دستور کار گذاشتم...
نی نیییییییییییییییییی!
پاسخحذفخیلی نینی دوست دارمممممممم آخیییییییییییی!
بقیشم الان ساعت 3:10 شبه نزدیک سحره کلی خستم و خوشحالم هستم .....
دیگه الان خستم توقعهایی دارید از آدم نصف شبی که کامنت نمیزارن اا!!!!!!
عکس اول خوردنی
پاسخحذفدومی پوشیدنی
سومی دوست داشتنی
تمام عناصر زندگی اعم از خوردن و پوشیدن و ارتباط و اینا تو این سه تا عکس جریان داره
یادش بخیر . . .
پاسخحذفبا مزه بود خوشمان آمد...
پاسخحذفگوشیش از مال منه!!!
به به
پاسخحذفسلام صابر جان
پاسخحذفخوبی؟
ردیفی؟
ببخش، ما ماه مبارک تقریبا آفلاینیم تا ببینیم چه شود ...
اما جویای احوال هستیم.
---
اگه درست حدس زده باشم، عکس دومی مربوط به بلوزی است که متعلق به جناب نورچشمی است.
به خودم:
پاسخحذفهاهاها
ولی نینیه شما رو دوست نداره ها !
هاهاها
به سهرابی عزیز:
پاسخحذفهاهاها
با زبون روزه م یخوای بخوریش!؟
به امین گلاب عزیز:
پاسخحذفآقا ببخشید یاد چی بخیر؟!
هاهاها
به سرکار خانوم مهدیه گرامی:
پاسخحذفهاهاها
گوشیشو خوب اومدین دکتر ...
به سرکار خانوم فاطمه گرامی:
پاسخحذفعلیک به به
به نقطگی عزیز:
پاسخحذفمی دونم رفیق
سه شنبه چشم به راهتیم که ببینیمت
دیگه نیستین ما به یادش لباسشو گذاشتیم