سیمونز 2013 و حالا فیلدز 2014؛ شاهکار ریاضیات دنیاست. در جهان علم قرائت ها از این خبر این گونه است و کشفیات علمی و پیشرف تهای ریاضیش مدار اصلی شهرت اوست. اما در ایران بیشتر مناقشات بر سر «جنسیت» است، بر سر «زنبودن». در پس پرده ی هر خبری که از او منتشر می شود، دست کم تاکیدی بیش از اندازه بر «زن بودن» او می شود و شاید ریشه ی این امر را باید بر جریده ی تاریخ ایران زمین جستجو کرد؛ همانجا که «زن» بعد از صده های متمادی، با ورود «فرنگیان» هویت یافت و رفته رفته از روزنه های گوناگون این هویت را توانمند ساخت و حالا از هر فرصتی برای دفاع از جنسیت خود استفاده می کند. تلاشی که تا بحال توانسته تا خود را از هیچ به اجتماع رسانده و حالا در ادبیات رسمی جا پایی برای خود پیدا کند؛ ادبیاتی که حالا مقام مادر را ارج مینهد و همگان را توصیه به مادر شدن و مادر بودن میکند. تصویری که از او در این ادبیات رسمی منتشر می شود، قامتی است خمیده و مهربان که تمام وجودش و لحظه لحظه ی بودنش را به رایگان ایثار می کند تا فرزندی از بالینش به معراج برسد: «مادر» تجلی زن ایده آل رسمی است.
اما مریم میرزاخانی نشانه ای است که یک تنه گفتمان ایدئولوژیک «زن = مادر بودن» را بر هم می زند. بی هیچ هوچی گری و صدای اضافه ای و با همان چهره ی ساده و بی آلایش (و بی آرایش!) خود به ما گوشزد می کند که زن بودن هرگز صرفا برابر مادر بودن نیست. حالا او مهمترین جایزه ی مستقل ریاضیات جهان را در دست دارد و در این اتفاق دیگر مهم نیست که میرزاخانی مادر چند فرزند است و یا اصلا ازدواج کرده و همسری دارد و یا خیر. دیگر حتی کسی او را با فامیل شوهرش خطاب نمی کند. بدین ترتیب وی در بلندمرتبه ترین جایگاه علمی اش همگان را به این مساله دعوت می کند که دال محوری زن بودن، مادر بودن نیست. مریم میرزاخانی یک زن است. نشان یک زن موفق که این روزها الگوی بسیاری از اندیشمندان جوان ریاضی در برترین دانشگاههای دنیاست. احتمالا هر که او را ببیند از تعداد فرزندانش نمیپرسد. احتمالا برای مثال حتی در مجامع مختلف نیز برای معرفی همسر او اینگونه صحبت میکنند که همسر خانم میرزاخانی! میرزاخانی یک نشانه است؛ نشانهای که میتوان از رویتش، هزاری معنا استخراج کرد. یکی از آنها -و شاید مهمترین آن- موفقیت است؛ نشانهای که در آن دیگر نماد یک زن موفق لزوما مادربودن نیست. در این نشانه دیگر بود یا نبود فرزند برای میرزاخانی موضوعیتی ندارد، بلکه مهم درخشش او در یک حوزهی علمی است و این یعنی میتوان زنبودن را تنها در مادربودن و مادریکردن خلاصه نکرد؛ همان کاری که هر روز از رسانههای مختلف فریادش را میشنویم. باور ندارید؟ «ستایش» را به یاد بیاورید!
*. دیگر خبر جدیدی نیست که این مطلب را هم روزنامه منتشر نکرد